قصه پر از خاطره


Avareh Marg Copyright © 1390 - 1394 All right reserved

آخه من هيچي ندارم كه نثار تو كنم

تا فداي چشاي مثل بهار تو كنم

مي درخشي مثل يك تيكه جواهر توي جمع

من مي ترسم عاقبت يه روز قمارت بكنم

من مثه شباي بي ستاره سرد و خالي ام

خوب مي ترسم جاي عشق غصه رو يار تو كنم

تو مثه قصه پر از خاطره هستي نمي خوام

من بي نشون تو رو نشونه دارت بكنم

تو كه بي قرار ديدن شب و ستاره اي

واسه ديدن ستاره بي قرارت بكنم

مثه دريا بي قراري نمي توني بموني

من چرا مثل يه بركه موندگارت بكنم

من مثه شباي بي ستاره سرد و خالي ام

خوب مي ترسم جاي عشق غصه رو يار تو كنم

تو بگو خودت بگو با تو بمونم يا برم

آخه من هيچ نمي خوام كه غصه دارت بكنم !!!






http://up.ghalebgraph.ir/up/galebgraph/authors/hamidreza/Bahman94/3/10.png


3 / 9 / 1390 7:23 قبل از ظهر |- اواره مرگ -|

C†?êmê§